حتماً تابهحال متوجه شدهاید که در بازار ارزهای دیجیتال تکیه کردن بر احساسات و شهود، کار غیر منطقی و دور از عقلی است. روش منطقی ترید در این بازار و پیش بینی قیمتهای آینده ارزهای دیجیتال، روش استفاده از تحلیلهای تکنیکال است. اگر در حوزهٔ ارزهای دیجیتال فعالیت داشته باشید، حتماً نام کندل استیک به گوشتان خورده است. کسانی که قصد دارند به تحلیل وضعیت بازار از طریق نمودارها بپردازند، باید با الگوی این کندلها آشنا باشند و روش خواندن این کندلها را بلد باشند.
شاید دیدن نمودارها و کندلها برای اولین بار برایتان ترسناک باشد و تصور کنید حتماً باید خیلی باهوش باشید تا بتوانید از آنها سر در بیاورید. اما اصلاً نگران نباشید. ما در این مقاله قصد داریم که به سادهترین و در عین حال کاملترین شکل ممکن، کندلها و کندل شناسی را به شما آموزش دهیم تا خودتان بتوانید الگوهای کندلها را بخوانید و از تحلیلهایتان در معاملات استفاده کنید. پس در ادامهٔ این مطلب با ما همراه باشید.
کندل چیست؟
کندل (candle) در لغت به معنی شمع و کندل استیک (candle steak) در لغت به معنی شمعدان است. اما در اصطلاح کندل استیک به نمودار مالی یا قیمتی گفته میشود که میتوان با آن قیمتهای بالا و پایین و باز و بسته شدن سرمایهها را در یک برههٔ زمانی معین، مشاهده کرد. این نمودارها در تحلیلهای تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. هر کندل نشان دهنده یک بازه قیمتی و یک بازه زمانی مشخص است و شما از طریق انتخاب کردن بازه زمانی مورد نظرتان (مثلاً یک دقیقه، یک ساعت، یک ماه، یک سال و …) میتوانید مشخص کنید که تایم فریم برای هر کندل چقدر باشد. این کندلهای گرافیکی میتوانند به سرمایه گذاران این امکان را بدهند که با تجزیه و تحلیل، قیمتهای احتمالی یک ارز دیجیتال را در آیندهٔ نزدیک مشخص کنند. این کندل استیکها در بازارهای مالی و کریپتوکارنسی و حتی بازارهای بورس مورد استفاده قرار میگیرند.
ساختار الگوهای شمعی
اکنون از شما میخواهیم که به تصاویر زیر با دقت نگاه کنید:
این شکلهایی که میبینید، کندل نام دارند. یک شمع از چهار داده تشکیل میشود. دو دادهٔ آن بدنه رو تشکیل میدهند و دو داده هم سایهها را تشکیل میدهند. در این تصاویر اجزای یک کندل به دقت نشان داده شدهاند. اولین نکته این است که کندلهای سبز، کندلهای نشان دهنده روند صعودی هستند و کندلهای قرمز کندلهای نشان دهنده روند نزولی. البته گاهی اوقات هم ممکن است با کندلهای سیاه و سفید روبهرو شوید که البته به جز رنگشان، هیچ تفاوتی با کندلهای سبز و قرمز ندارند. حالا میرویم سراغ توضیح کامل تکتک اجزای کندلها.
اجزای تشکیل دهندهٔ کندلها
بدنه کندل: هر کندل از یک نقطه شروع قیمتی تشکیل شده است (یعنی یک جایی باز میشود) و یک نقطهٔ خروج (یعنی یک جایی بسته میشود). به فاصلهٔ بین نقطهٔ شروع تا نقطهٔ خرج قیمت، یا فاصلهٔ بین قیمت بسته شده تا باز شده، بدنهٔ کندل میگویند که در تصویر هم مشخص شده است. بدنهٔ اصلی شمع، جوهرهٔ تغییرات قیمت است. شکل بدنه هر کندل میتواند نشانهای باشد برای شمایی که قصد تحلیل بازار را دارید. البته در ادامهٔ این مبحث که به توضیح الگوهای کندل استیکها پرداختیم، در این مورد بیشتر توضیح میدهیم و بیشتر با تنوع ساختارهای بدنه کندل آشنا میشوید.
سایه (shadow): سایهها بالاترین قیمت (high price) و پایینترین قیمتی (low price) که یک ارز دیجیتال در آن بازة زمانی به خوش دیده است را نشان میدهد. این سایهها هم ممکن است در پایین بدنه کندل قرار بگیرند هم در بالای بدنه. این که این سایهها چقدر کش بیایند و چه اندازهای داشته باشند کاملاً به قیمتها بستگی دارد.
کندل نزولی (decreasing/Bearish) و کندل صعودی (increasing/bullish): اگر قیمت بسته شدن کندل (close price) از قیمت باز شدن آن (open price) بالاتر باشد، کندل صعودی است. اگر قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن پایینتر باشد، کندل نزولی است. پیشتر گفتیم که این کندلها را با رنگهای سبز و قرمز یا رنگهای سفید و مشکی در نمودارها مشاهده میکنید.
ایدهٔ کندلها از کجا شکل گرفت؟
اگر بخواهیم نگاهی کوتاه به تاریخچهٔ این کندلها بیندازیم باید یک فلش بک بزنیم به ژاپن قرن 17. زمانی که هوما (homma) یک تاجر برنج ژاپنی، برای محاسباتش و انجام معاملاتش از ایدهای که همان ایدهٔ ابتدایی کندل استیک بود استفاده میکرد. بعدها این ایده شکل دقیقتری به خودش گرفت و توسط چارلز داو، یکی از تحلیل گران مدرن نسخهٔ تصحیح شدهٔ نهایی ارائه شد. حالا کندل تبدیل به یک جز غیر قابل تفکیک از تحلیلهای تکنیکال شدهاند و افراد میتوانند با یادگیری کندل ها و الگوهایشان خود بهتنهایی تحلیلهایی را از بازار ارزهای دیجیتال ارائه دهند.
و در آخر
کندلها الگوهای زیادی دارند. برخی از آن ها تک کندلی هستند (مانند الگوی چکش یا مرد دار آویز) و برخی از آن ها دو کندلی (مانند الگوی هارامی و الگوی ابر سیاه) و برخی از آن ها هم سه کندلی (مانند الگوی ستاره صبحگاهی و الگوی ستاره عصر گاهی) هستند. این الگوها گستردگی زیادی دارند و ادامهٔ صحبت در مورد آن ها و جزئیاتشان در این مقال نمیگنجد و از حوصلهٔ مخاطبان هم خارج میشود.
برای خواندن اطلاعات تکمیلی در مورد کندلها و الگوهایشان میتوانید مقالهٔ بعدی ما را مطالعه کنید. از این که تا انتهای مقاله با ما همراه بودید از شما صمیمانه سپاس گزاریم، امیدواریم که این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد.